تعلق خاطر
گفت: «اگر قرار باشد اين انقلاب به من نياز داشته باشد و من به شما، من مي روم نياز انقلاب و کشورم را ادا کنم، بعد احساس خودم را؛ ولي به شما يک تعلق خاطر دارم.»
گفت: «من مانع درس خواندن و کار کردن و فعاليت هايتان نمي شوم، به شرطي که شما هم مانع نباشيد.»
حرفش که تمام شد گفتم: «اول بگذاريد من تأييدتان بکنم، بعد شما شرط بگذاريد.»
تا گوش هاش قرمز شد.
چشم هاش هم پر از اشک بود.
بهتر از تو
مي گفت: «فرشته! هيچ کس براي من بهتر از تو نيست در اين دنيا. مي خواهم اين عشق را برسانم به عشق خدا.»
وقتي هم به ترکش هايي که نزديک قلبش بود غبطه مي خوردم؛ مي گفت: «خانم، شما که توي قلب ماييد!»
به جهت ترویج فرهنگ اسلامی و معرفتی ، استفاده از کلیه ابزارها ، قالبها ، مقالات و محتویات چندرسانه ای (صدا و تصویر) به جز برای موارد تجاری بلامانع است .
کپی برداری و حذف کپی رایت از آواتارها، ابزارهای وبلاگی (کد و گرافیک) و قالبهای پایگاه جامع عاشورا شرعا حرام و قابل پیگرد قضایی است.
Copyright © 2014 / 1393 Ashoora.ir
چند نکته:
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• نظرات تکراری و تبلیغاتی(به جز وبلاگ ها) تائید نمی شوند و امتیازی هم به آنها تعلق نخواهد گرفت.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.