طبيبي از اهل موصل که از دوستان معاويه بود و او را خليفه ميدانستند، روزي يکي از پيروان مکتب علوي با او ملاقات کرد و در ضمن اتمام حجت به او فهماند که امام بايد داراي فضائل و مکارم اخلاق باشد و اکنون نشانههاي امامت در حسين بن علي عليهالسلام موجود است. اتفاقا بيوه زني در همسايگي او بود که يتيمي داشت و آن زن مريض شد، او پسرش را نزد طبيب فرستاد و گفت: مادرم مريض شده است. طبيب متوجه شد که آن پسر از محبان امام حسين عليهالسلام است، پس گفت: علاج مرض مادرت جگر اسب فلان رنگ است.
يتيم گفت: من آن را از کجا فراهم کنم، طبيب پاسخ داد: از امام حسين عليهالسلام بخواه. آن طبيب خدمت امام حسين عليهالسلام آمد و از غلامان خواست او را به طويله ببرند تا اسبها را بنگرد. چون آنها را کشته ديد پرسيد: براي چه اينها را کشتهاند؟ آنها گفتند: براي معالجهي مادر آن يتيم. طبيب تقاضا کرد که او را خدمت حضرت ببرند. وقتي او جريان را بيان کرد، حضرت فرمود: اينها سهل است، سپس دعا کردند: الهي! تو قادري که اينها را زنده کني، اگر ما نزد تو قرب و منزلتي داريم به حرمت و جد و پدر و مادر و برادرم اينها را زنده گردان. آن گاه اسبها به قدرت خداوند زنده شدند. ( تحفه، ص 148. )
منبع: کرامات حسينيه و عباسيه ؛ موسي رمضانيپور نوبت چاپ: هفتم تاريخ چاپ: زمستان 1386 چاپ: محمد (ص) ناشر: صالحان صفحات 46 و 47
به جهت ترویج فرهنگ اسلامی و معرفتی ، استفاده از کلیه ابزارها ، قالبها ، مقالات و محتویات چندرسانه ای (صدا و تصویر) به جز برای موارد تجاری بلامانع است .
کپی برداری و حذف کپی رایت از آواتارها، ابزارهای وبلاگی (کد و گرافیک) و قالبهای پایگاه جامع عاشورا شرعا حرام و قابل پیگرد قضایی است.
Copyright © 2014 / 1393 Ashoora.ir
چند نکته:
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• نظرات تکراری و تبلیغاتی(به جز وبلاگ ها) تائید نمی شوند و امتیازی هم به آنها تعلق نخواهد گرفت.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.