انجام مناسک حج سابقه ديرينه دارد و ميتوان گفت از مناسک عبادي است که از آغازين روز ارزاني شدن وحي بر انسان شکل گرفته است. انبياي الهي بر انجام آن تأکيد داشتند. چرا که حج نقش مهمي در سازندگي و رشد و بريدن از تعلقات دنيايي دارد.
حج بريدن از هر گونه وابستگي و رنگ و بوي دنيايي است. حج بازگشت به فطرت و خويشتن خويش است که با حضور در مشاعر و مشاهد مشرفه و انجام مناسک جانها را به ملکوت پرواز ميدهد.
انبياي الهي و امامان به مناسک حج اهتمام داشتند و کمتر پيامبر و يا امامي است که اين مناسک را بارها به جاي نيآورده باشد. گفتار و رفتار امام صادق عليهالسلام در جاي جاي مناسک حج، از احرام تا انجام، رهنمون و راهگشاي همگان است.
امام صادق عليهالسلام که خود بارها موفق به انجام اين مناسک باشکوه ميشود، درمورد عظمت حج ميفرمايد: حج جايگزين ندارد؛ ما يعدله شيء. [1] «هيچ عبادتي جايگزين حج نميشود».
شروع مناسک حج از بيرون آوردن لباسهاي معمولي و پوشيدن لباس احرام (محرم شدن) که همانند لباس آخرت است، ميباشد. انجام مناسک حج تنها به ظاهر مناسک نيست و حج گزار نبايد به انجام ظاهري آنها بسنده نمايد. بلکه بايد از آثار عميق آنها بهره وري نمايد، که خويشتن را از زنگارها پاک سازد.
امام صادق عليهالسلام حج را اين گونه آغاز مينمايد؛ آن گونه شيفته ملکوت شده است که توان گفتن لبيک را ندارد و بارها از خود بيهوش ميشود تا بتواند لبيکها را به زبان آورد - همان ذکرهايي که برخي به راحتي به زبان جاري ميسازند، کلما هم بالتلبية انقطع الصوت في حلقه و کاد يخر من راحلته، «هر گاه ميخواست لبيک بگويد صدايش در گلو قطع ميشد و نزديک بود که از مرکب خود بيافتد.» امام صادق عليهالسلام نگران اين است که هنگامي که لبيک ميگويد از جانب خدا ندا آيد که لا لبيک! [2] خداي سبحان به لبيک وي پاسخ «نه» بگويد.
پی نوشت ها:
[1] فروع کافي، ج 4، ص 360، حديث 31.
[2] امالي صدوق، ص 169؛ مناقب، ج 4، ص 275.