از جمله مخاطبان امام صادق عليهالسلام، معتزله بودند که گاهي به قصد مناظره و احتجاج، و گاهي به قصد سؤال کردن از مسائلي چون تفسير قرآن و... نزد حضرت ميآمدند. در تمام اين برخوردها، امام سؤالات مخاطب خود را به نحوي شايسته پاسخ ميدهد. به طوري که در پايان جلسه مخاطب امام که معمولا از رؤسا و دانشمندان معتزله محسوب ميشدند، در برابر عظمت علمي، تواضع و اخلاق کريمانه امام، سر تعظيم فرود ميآورند.
روزي عمرو بن عبيد که از دانشمندان و سران معتزله محسوب ميشد، نزد امام عليهالسلام آمد و گفت ميخواهم گناهان کبيره را از کتاب خدا بشناسم. امام نيز 22 گناه کبيره را با استناد به آيات قرآن براي وي بر شمردند. هنگامي که عمرو بن عبيد از خانه خارج ميشد، در حالي که ميگريست ميگفت:
هلک من سلب تراثکم و نازعکم في الفضل والعلم [1] .
هر کس ميراث شما را غصب کرد و در فضل و علم با شما به منازعه پرداخت، هلاک شد.
به نظر ميرسد برخورد متواضعانه امام با آن دسته از علماي اهل سنت بوده که مناصب حکومتي را نميپذيرفتند و به طور رسمي با حکومت همکاري نداشتند؛ زيرا برخورد امام با علماي متصدي مناصب حکومتي، فرق ميکرده است.
ابن ابي ليلي از فقهاي مدينه بود. سعد بن ابي الخصيب ميگويد: با ابن ابي ليلي در مسجد الرسول به امام صادق برخورديم. امام از من احوالپرسي کرد و پرسيد: اين مرد کيست؟ گفتم: ابن ابي ليلي، قاضي مسلمانان. امام برخورد تندي با او کرد. به طوري که رنگ رخسار ابن ابي ليلي زرد شد. امام فرمودند: با شخص ديگري هم صحبت شو و الله يک کلمه هم با تو سخن نخواهم گفت. [2] .
اين برخورد امام با عالمي بود که مقام قضاوت را از طرف حکومت پذيرفته بود. مقام قضاوت از طرف حکومت، به معني تأييد طرفيني حاکم و قاضي بود. قاضي، حکومت را تأييد ميکرد، علم خود را در اختيار حکومت قرار ميداد و فتاواي مورد نياز حکومت را صادر ميکرد. حکومت هم قاضي را حمايت و تأييد مينمود و حکم او را به رسميت ميشناخت.
اين گونه برخورد نشان ميدهد که امام عليهالسلام در مخاطب شناسي، بسيار دقيق و در برخورد با افراد مختلف، بسيار حساس بوده است.
پی نوشت ها:
[1] مناقب آل أبي طالب، ج 4، ص 251.
[2] بحارالانوار، ج 4، ص 334.