سيف العبدي، ابنمصعب، نيز گفته شده. (اختيار معرفة الرجال، ص 401 - خلاصه، علامه حلي، ص 40)
شيخ طوسي، در رجالش، او را از اصحاب امام صادق (ع) شمرده و ميگويد: سفيان بن مصعب عبدي، شاعر کوفي است. [1] .
ابوعمرو کشي گويد: از اشعار ابنمعصب معلوم ميشود که او از طياره [2] است. [3] .
و روايت شده که حضرت صادق (ع) فرمود: اي گروه شيعه! به اولادتان، اشعار عبدي را، تعليم کنيد که او بر دين خدا بوده است. [4] .
مرحوم مامقاني (ره)، ميگويد: گفته ابوعمرو، اجتهادي است در قبال گفته امام صادق (ع) که امر به تعليم اشعار عبدي ميفرمايد. اگر در او غلو بود امام چنين دستوري نميداد، و نميفرمود که او بر دين خداست.
ثانيا: قدماء به کسي که در فضائل ائمه، بعضي از رواياتي را، که امروز جزء ضروريات مذهب است، نقل ميکرد، نسبت غلو ميدادند؛ و نسبت عبدي به غلو از همين قسم است. [5] .
شيخ کليني (ره)، از عبدي روايت کرده که گفت: وارد شدم بر امام صادق (ع)، فرمود: به امفروه بگوييد بيايد و بشنود آن چه را که با جدش به جا آوردهاند. امفروه آمد و پشت پرده نشست. پس حضرت خطاب به من فرمود: شعر بخوان براي ما. من خواندم: «فروة جوي بدمعک المسکوب». [6] امفروه صيحه کشيد و زنان صيحه زدند به طوري که اهل مدينه بر در خانه امام جمع شدند که چه خبر شده... [7] .
امفروه مادر امام صادق (ع) است و جدش محمد بن ابيبکر که معاوية بن خديج، به امر معاويه، او را با لب تشنه کشت و بدنش را سوزانيد، و محمد در آن هنگام 28 ساله بود. [8] .
ابنقولويه، در کامل الزيارات از ابيعماره نوحهخوان، روايت کرده که گفت: امام صادق (ع) به من فرمود: اي ابا عماره! اشعار عبدي را که در مرثيه امام حسين (ع) گفته، براي ما بخوان. من ميخواندم، حضرت ميگريست، تا آن که صداي گريه از خانه حضرت بلند شد... [9] .
پی نوشت ها:
[1] رجال الطوسي، ص 213.
[2] طياره، فرقهاي از غلاة ميباشند.
[3] رجال کشي، ص 343.
[4] رجال کشي، ص 343.
[5] تنقيح المقال، ج 2، ص 40، رديف 4962.
[6] اي امفروه، نثار کن اشک ريزانت را.
[7] روضه کافي، ح 263، ص 182.
[8] تحفة الاحباب، ص 127 و ص 306.
[9] کامل الزيارات، باب 33، ص 105 - وسائل الشيعه، ج 10، ص 465.