عبدالله بن ابي يعفور از ياران ويژهي امام صادق عليهالسلام بود، در مراتب معرفت و شناخت مقام امامت چنان پيشرفته بود که در برابر امام جز اطاعت و پيروي، از او چيزي ديده نميشد. يک بار به امام صادق عليهالسلام عرض کرد: «اگر شما اناري را دو نيم کني و بگويي اين نيمه حرام و آن نيم ديگر حلال است، گواهي ميدهم آنچه را حلال دانستهاي حلال و آنچه را حرام شمردهاي حرام است».
امام دو بار فرمود: «خدا تو را رحمت کند». [1] .
عبدالله به بيماري مخصوصي مبتلا شد که گاهي شدت مييافت و براي تسکين آن شراب را تجويز کرده بودند. به خدمت امام آمد و درد و درمان را به عرض رسانيد و توضيح داد که اگر شراب بنوشد فورا تسکين مييابد.
امام فرمود: «شراب حرام است، هرگز شراب مياشام. اين شيطان است که ميخواهد - [به عنوان درمان بيماري] - تو را به شرابخواري وا دارد، اگر نافرماني او کني از تو مأيوس ميشود و دست از تو ميدارد».
ابن ابي يعفور به کوفه بازگشت. بيماريش سختتر از پيش عود کرد، بستگانش شراب آوردند، گفت: «به خدا سوگند يک قطره نخواهم نوشيد». چند روزي در بستر ماند و درد را تحمل کرد، و خداي متعال براي هميشه او را شفا بخشيد. [2] .
ابن ابي يعفور در زمان امام صادق عليهالسلام از دنيا رفت. امام در نامهاي به مفضل بن عمر نوشت: «اي مفضل! تو را سفارش ميکنم به آنچه عبدالله بن ابي يعفور را، که درودهاي خدا بر او باد، سفارش کردم، و او که درودهاي خدا بر او باد، از دنيا رفت در حالي که به پيمان خويش با خدا و پيامبر و امام زمانش وفا کرد. وي از دنيا رفت، درودهاي خدا بر روان او، در حالي که آمرزيده و مشمول رحمت الهي بود. در زمان ما کسي مطيعتر از او در برابر خدا و پيامبر و امامش نبود، پيوسته چنين بود تا خدا به رحمت خود او را قبض روح کرد و به بهشت منتقل ساخت...». [3] .
پی نوشت ها:
[1] رجال کشي، ص 249 - معجم رجال الحديث، ج 1، ص 103.
[2] رجال کشي، ص 247، با تلخيص.
[3] رجال کشي، ص 249، با تلخيص.