يکي ديگر از کساني که به جرگه دوستداران اهلبيت پيوست عياشي [1] است. عياشي عالمي سني و اهل قلم و بسيار خوش استعداد بود که سه کتاب در باب فضايل خلفا (ابوبکر، عمر، عثمان) و حقانيت آنان نوشت، اما پس از مدتي شيعه شد و در بغداد مدرسهاي بنا نهاد و شاگردان مبرز بسياري پرورش داد. از شاگردان عياشي، کشي [2] .
نجاشي [3] ، دو رجالي معروف را ميتوان نام برد که کتابهاي آنان در رجال باعث توثيق و تحکيم روايات شيعيان شده است و اگر رجالکشي و رجال نجاشي نبود، هزاران روايت از روايات شيعه بياعتبار ميشد؛ زيرا از راويان اين روايات در جاي ديگر ياد نشده و تنها منبع توثيق آنان رجالکشي و نجاشي است.
پی نوشت ها:
[1] ابوالنضر محمد بن مسعود بن محمد بن عياش، معروف به عياشي؛ فاضل، اديب، مفسر، محدث، و از اعيان شيعه در عهد محمد بن يعقوب کليني است. در فهرست ابن نديم 157 کتاب به وي نسبت داده شده است که مهمترين آنها تفسير عياشي است. (ريحانة الادب، ج 4، ص 220 و 221).
[2] ابوعمرو محمد بن عمر بن عبدالعزيز (م: حدود 340 ق) از ثقات علما و محدثين اماميه است. از شاگردان محمد بن مسعود عياشي بوده و از وي روايت نموده است. وي در علم رجال تبحر داشت و کتاب رجال او معروف است، نام اصلي اين کتاب معرفة اخبار الرجال يا معرفة الناقلين عن الأئمة الصادقين است. رجال کشي به دست شيخ طوسي تلخيص شده و اختيار الرجال يا اختيار الکشي ناميده شده است آنچه امروز در دسترش است همين خلاصه است و اصل کتاب وي بنابر قولي موجود نيست. (ريحانة الادب ج 5، ص 63 - 62.).
[3] ابوالخير ابوالحسن (ابوالعباس) احمد بن علي بن احمد نجاشي اسدي کوفي، صاحب رجال مشهور، از علماي اماميه در قرن پنجم، از شاگردان سيد مرتضي است و از شيخ مفيد، هارون بن موسي تلعکبري، احمد بن نوح سيرافي و احمد بن حسين ابن الغضائري روايت کرده است از آثار وي ميتوان رجال وي را نام برد. (ريحانة الادب، ج 6، ص 134 و 135.).