در دستگاه الهي «مثقال ذرة» [1] نيز به حساب ميآيد، درست مانند دستگاه نوار قلب که کوچکترين حرکت قلب را نشان ميدهد. دستگاه عدل الهي حتي از دستگاه نوار قلب نيز دقيقتر است. در حال صحبت کردن ممکن است بارها و بارها در پي کم و زياد شدن ميزان رضايت، نشانگر دستگاه سنجش رضايت بالا و پايين برود. نه تنها در هنگام سخن گفتن، بلکه در تمام مواقع مانند فکر کردن، زيارت، نماز، و معامله اين قانون برقرار است.
از عالمي خواستند به زيارت برود، ولي ايشان از رفتن به زيارت خودداري کرد. علت را که جويا شده بودند گفته بود: چون تازه ناهار خوردهام و شکمم سير است. اگر بخواهم زيارتنامه بخوانم بايد بعد از هر کلمه يک نفس بکشم و اين حالت براي زيارت مناسب نيست.
اين آقا درک کرده است که بايد با چه حالي زيارت رفت. اما بسياري از مردم تا آخر عمر هم درک نميکنند که با چه حالتي بايد به عبادت و زيارت بپردازند. در مورد کساني که قاصرند حرفي نيست، اما گاهي اوقات برخي افراد از اين مسئله آگاهند ولي اعتنا نميکنند و به چنين اعمالي ميپردازند. آري، اين «مثقال ذره» ها، در لابهلاي اعمال ما بسيار زياد است که در قيامت جمع ميشود و به ميلياردها مثقال ميرسد.
در روايات آمده است: شخصي که در حال خواندن نماز است، تا زماني که قلبش به خدا توجه داشته باشد خدا نيز به او اقبال ميکند، اما اگر رويش را از خدا برگرداند، خدا هم رويش را از او بر ميگرداند. اگر بار دوم به خدا روي آورد خدا دوباره به او اقبال ميکند و رحمت و فيض خود را نصيب او ميگرداند و اگر تا چهار بار توجه خود را از دست داد و مجددا به سوي خدا رو کرد، خدا مجددا به او توجه ميکند. اما بار چهارم که رويش را برگرداند، خدا ديگر به او توجه نميکند. آن وقت گاهي اتفاق ميافتد در نماز چهل بار انسان دچار بيتوجهي ميشود و فکرش مشغول جاهاي ديگري است. البته، اگر از اول نماز فکرش جاي ديگري نباشد. خدا نکند که انسان روز قيامت متوجه شود که نماز و درس خواندن او چنين بوده است.
القاي هنري کلام و پرداختن به وجوه لفظي هنگام سخنراني براي تأثير گذاري، بسيار کار پسنديدهاي است و گاهي هم واجب است؛ چرا که تأثير، مقدمه انسان سازي است و به قول علما تأثير مقدمه وجود است. اما در عين حال بايد ديد ذهن و فکر سخنران کجا سير ميکند؟ در بين اهل منبر مرسوم است که ميگويند: فلان کس منبرش را دست و پا شکسته تمام کرد که خيلي چشمگير نباشد. اين حرف واقعا اشتباه است. ريا و تکبر و جلوهگري لفظي خوب نيست، اما اين کار هم نادرست است. ملاک اين کار را ميتوان با تأمل در گفتار معصومين و پيشوايان دين به دست آورد اگر در بيانات نغز و پر مغز معصومين عليهمالسلام دقت شود، خواهيد ديد که کلام خود را به زيباترين شکل بيان ميکردند. پيشوايان دين وقتي ميخواستهاند کلامي بر زبان آورند، آن را با زيباترين الفاظ و هنرمندانهترين شيوه بيان ميکردند. حضرت زهرا عليهاالسلام با آن مقام عصمت و با آن همه جلال و عظمت، در خطبهاي که در مسجد خواندند نکات ظريف و دقيقي را با عبارات رسا و زيبا و نغزي بيان فرمودند. فرمايش آن حضرت در آن مجلس از درک بسياري از حضار مجلس بالاتر بود. نفس گرم آن حضرت مؤثر افتاد و در آهن دلهايشان اثر گذاشت. بحث آن حضرت علمي و عاطفي بود. در مقام هدايت انسانها بايد سعي کرد تا جايي که ميشود کلام را زيبا و متين بيان کرد. بايد مطالبي را که تأثير گذارند جمعآوري، و آنها را در جامه زيبايي از الفاظ بيان نمود؛ چرا که هدف از منبر تأثير گذاري است.
پی نوشت ها:
[1] زلزله، آيات 7 و 8.