وقتي علما به روايتي ميرسند که در آن معصومي براي جواب دادن به سؤال ديگران تأمل به خرج ميدهد، احتمالات زيادي براي اين تأمل بيان ميکنند. شکي نيست که امام همه چيز را ميداند و بر تمام مسائل احاطه دارد. پس اين سکوت و درنگ دليل خاصي داشته است. شخصي از حضرت امير عليهالسلام پرسيد: چگونه است که هر چه از شما ميپرسند، بدون درنگ پاسخ ميدهيد؟ حضرت از آن شخص پرسيدند: انگشتان دست من چند تا است؟ فورا جواب داد: پنج تا. حضرت فرمودند: چرا مقداري براي پاسخ دادن فکر نکردي؟ عرض کرد: يا اميرمؤمنان، پاسخ بسيار واضح است. حضرت فرمودند: همه مسائل براي من درست مانند تعداد انگشتان دست روشن است.
روزي از رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم سؤالي پرسيدند. ايشان مقداري تأمل کردند. و سپس به آن سؤال جواب دادند از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پرسيدند: يا رسول الله، مگر پاسخ سؤال اين مرد را نميدانستيد؟ چرا فورا جواب نداديد و تأمل کرديد؟ رسول خدا فرمودند: لازمه حکمت چنين است.