سائل به حضرت صادق - عليهالسلام - عرض کرد: هر چيزي که موهوم است مخلوق نيز است.
حضرت صادق - عليهالسلام - فرمود: اگر چنين باشد که تو ميگوئي پس خدا شناسي از ما ساقط ميشود، زيرا ما جز به شناختن آنچه در خاطر گذرد مکلف نيستيم.
بلکه ما ميگوئيم: هر چيز که حقيقتش به حواس درآيد و درک شود، و در حواس محدود ممثل گردد مخلوق است (و چون حقيقت خدا به حواس در نيايد و در آنجا محدود و ممثل نميگردد پس مخلوق نيست، بلکه او خالق است).خالق اشياء بايد از دو جهت ناپسنديده برکنار باشد:
يکي جهت نفي است (يعني نفي همان نبود خدا و انکارش است). [1] .
و ديگري تشبيه، زيرا که تشبيه (مانند چيزي بودن) صفت مخلوق است که اجزايش به هم پيوستگي و هماهنگي آشکاري دارد.
بنابراين؛ چارهاي نيست جز اثبات صانع و اعتراف به آن به جهت بودن مصنوعين، و آفريدهها و ناچاري آنها از اعتراف به اينکه آنها مصنوعند، و صانعشان غير آنها است، و مانند آنها نيست، زيرا هر چيز که مانند آنها باشد به آنها شباهت دارد، در ظاهر پيوستگي و هماهنگي پيگير، در بودن بعد از نبودن و انتقال از کوچکي به بزرگي، و از سياهي به سفيدي و از نيرومندي به ناتواني و حالات موجود و معلوم ديگري که نيازي به توضيح آنها نيست، زيرا که عيانند و موجود. [2] .
پی نوشت ها:
[1] قسمتي که بين دو پرانتز آورده شده از کتاب توحيد صدوق رحمه الله و احتجاج مرحوم طبرسي است و از قلم مرحوم کليني يا کاتب افتاده است.
[2] مدرک گذشته.