در زمان امام جواد علیهالسلام شخصی که عمر بن فرج نام داشت به خاطر نفوذی که در حکومت طاغوتی بنیعباس داشت مدتی فرماندار مدینه شد. او فردی چپاولگر و ستمگر و اهل دزدی و رشوه بود او در دشمنی با اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام بسیار سرسخت بود و حتی روزی با کمال وقاحت به امام جواد علیهالسلام گفت: «به گمانم تو مست هستی؟»
حضرت علیهالسلام فرمود: «پروردگارا تو خود آگاهی که من امروز را برای رضای تو روزه داشتهام ولی طعم خسارت و خواری و اسیری را به این مرد گستاخ بچشان.»
طولی نکشید که متوکل بر او غضب کرد و دستور داد به عنوان مالیات صد و بیست هزار دینار از او و صد و پنجاه هزار دینار از برادرش گرفتند و مرتبهی دیگر که بر او غضب کرد، دستور داد تا شش هزار پس گردنی بر او زدند! و بار سوم که بر او غضب کرد دستور داد او را کشانکشان به زندان بغداد ببرند تا در همانجا بمیرد. [1] .
پی نوشت:
[1] اصول کافی، ج 1، ص 496.
منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام محمد جواد؛ سید علی حسینی قمی؛ نبوغ چاپ اول 1381.