ابوعمر حذاء گوید : زندگیام دچار مشکل شد به امام جواد علیهالسلام نامه نوشتم، امام در پاسخ نامهی من نوشت : قرائت سورهی نوح را ادامه بده.
گوید : یک سال آن را خواندم اما اثری نداشت، به آن حضرت بدی حالم را نوشته و اینکه یک سال سوره نوح را خواندهام و چیزی مشاهده نکردم، گوید : امام به من نوشت : یک سال گذشت به خواندن سورهی قدر مشغول باش.
گوید : این کار را کردم، چیزی نگذشت که ابن ابیدؤاد نزد من فرستاد و دینم را ادا کرد - تا آخر حدیث
دعاؤه فی أداء الدین
عن ابیعمرو الحذاء قال : ساءت حالی، فکتبت الی ابیجعفر علیهالسلام، فکتب الی : أدم قراءة :
انا ارسلنا نوحا الی قومه.
قال : فقرأتها حولا، فلم أر شیئا، فکتبت الیه اخبره بسوء حالی، و انی قد قرأت : انا ارسلنا نوحا الی قومه، حولا کما أمرتنی و لم أر شیئا، قال : فکتب الی : قد وفی لک الحول، فانتقل منها الی قراءة :
انا انزلناه فی لیلة القدر.
قال : ففعلت، ما کان الا یسیرا حتی بعث الی ابن ابیدؤاد، فقضی عنی دینی - الحدیث.
منبع: صحیفه امام جواد(ع)؛ جواد قیومی اصفهانی ؛ دفتر انتشارات اسلامی چاپ اول 1381.