برادر علياصغر، او را به مسير شهادت دعوت كرد
عبدالله، برادر شهيد دانشآموز «علياصغر بزرگاني» پس از شهادتش، برادر خويش را به حضور در جبهه و مسير پرفيض شهادت دعوت كرد.
شهيد دانشآموز «علياصغر بزرگاني» در سال 1347 در هرسين كرمانشاه ديده به جهان گشود؛ دوران كودكي وي مصادف با به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي بود و اين امر و شهادت برادرش، سبب شد تا بصيرتي در اين شهيد دانشآموز ايجاد شود و خود را براي حضور در جبهههاي حق عليه باطل آماده كند.
شهيد دانشآموز «علياصغر بزرگاني» در 16 سالگي به جبهه اعزام شد و پس از 2 سال و 8 ماه حضور در جبهه با مسئوليت تكتيرانداز، در اول بهمن سال 65 در عمليات «كربلاي 5» به مقام رفيع شهادت نايل شد و پيكر مطهرش در 15 بهمن سال 65 به خاك سپرده شد.
علياصغر در آخرين تاسوعاي عمرش زنجير سينهزني به يادگار گذاشت
برادر شهيد دانشآموز «علياصغر بزرگاني» گفت: بردار كوچكترم براي زنجيرزني روز تاسوعا زنجير نداشت كه علي اصغر با ساختن زنجير، در آخرين تاسوعاي عمرش اين يادگاري را بر جا گذاشت.
علياكبر بزرگاني برادر شهيد دانشآموز "علياصغر بزرگاني " با بيان خاطراتي از عزاداري امام حسين (ع) اظهار داشت: در تاسوعاي سال 64 يك سال قبل از شهادت علي اصغر، 12 ساله بودم و برادر كوچكترم، عليحسن 11 سال داشت كه در روز تاسوعا قصد زنجيرزني داشتيم؛ هر چه دنبال زنجير عليحسن گشتيم، پيدا نشد.
وي ادامه داد: عليحسن زنجير مرا برداشت و ميخواست با آن زنجير بزند كه من مخالفت كردم و دعوايمان شد. علياصغر كه در آن زمان 17 ساله بود با ديدن اين صحنه حلقههايي از زنجير خودش را كه بزرگ بود درآورد؛ يك قطعه چوب از زيرزمين آورد و با سوهان آن را صاف كرد سپس با يك سيم، زنجيرها را به چوب وصل كرد و هر سه در عزاداري امام حسين (ع) زنجيرزني كرديم.
برادر شهيد دانشآموز "علياصغر بزرگاني " خاطرنشان كرد: سالهاي بعد با همان زنجير كه يادگار علياصغر بود، براي امام حسين(ع) زنجيرزني ميكرديم.
بهترين لحظات عمر شهيد بزرگاني حضور در مسجد جمكران بود
همرزم شهيد دانشآموز «علياصغر بزرگاني» گفت: شهيد بزرگاني در آخرين اردو كه به مسجد جمكران رفتيم، از شب تا صبح راز و نياز كرد به طوري كه ميگفت «امشب بهترين لحظات عمرم را سپري كردم».
همتالله الفتي همرزم شهيد دانشآموز «علياصغر بزرگاني» با بيان خاطراتي از وي اظهار داشت: شهيد بزرگاني الگوي همه به خصوص دانشآموزان شركت كننده در برنامههاي اردويي بود، چندين بار در اردوهاي برون استاني شركت كرد و هميشه بچهها را با مهرباني به نماز جماعت دعوت ميكرد.
وي ادامه داد: شهيد بزرگاني در آخرين اردو به مقصد جمكران مسئول تداركات بود و آن شب تا صبح به مسجد جمكران به راز و نياز پرداخت و ميگفت «امشب بهترين لحظات عمرم را سپري كردم و در اين مسجد مقدس بهرهها بردم».
همرزم شهيد دانشآموز خاطرنشان كرد: در جنگ تحميلي دو روز قبل از عمليات «كربلاي 5» شهيد بزرگاني مشغول بازي واليبال بود كه پس از بازي آماده شركت در نماز جماعت ظهر و عصر شد.
وي بيان داشت: در حالي كه شهيد خيلي خوشحال بود از او پرسيدم «چه خبر؟» در جواب گفت «فردا براي عمليات به آبادان اعزام خواهيم شد و به اميد خدا خطشكن خواهيم بود».
الفتي افزود: پس از مدت كوتاهي به شلمچه اعزام شديم كه در عمليات «كربلاي 5»، علياصغر به همراه 20 نفر از دوستان به شهادت رسيدند.