به رغم عادت بسياري از مردم پشت جبهه، ابتدا كردن و به پايان بردن غذا با نمك در جبهه امري عادي تلقي مي شد. البته مزيد برآن، مزه ها و شوخي هاي خاص اين عمل مستحب بود؛ مثل ريختن نمك بركف دست و گفتن اين عبارت كه:"بشكند دستي كه نمك ندارد" يا:"نمك غدا كم است" و امثال اين حرف ها. ادب نسبت به نان از اين قرار بود كه وقتي نان قبل از غذا به سفره مي آمد منتظر نمي ماندند و با آن طعمام را شروع مي كردند. يا اگرنان كم بود، براي اين كه بي حرمتي نشده باشد، پس از چيدن همه ي محتويات سفره آن را مي آوردند. ديگر اين كه هرگزدور نان و لبه ي آن را دور نمي ريختند و اگر هم فردي چنين مي كرد، ديگران با خوردن آن او را در منگنه ي اخلاقي قرار مي دادند. صرف نظر ازاين كه بعضي فقط خرده نان هاي سفره را مي خوردند.