فرزند گرامي اميرالمؤمنين و برادر باوفاي حضرت امام حسين عليهالسلام.
در مقام او همين بس که امام حسين عليهالسلام خطاب به برادر خود فرموده است: «بنفسي انت يا اخي؛ برادر جانم به فدايت».
امام زينالعابدين ميفرمايد: «و ان للعباس عند الله تبارک و تعالي لمنزلة يغبطه بها جميع الشهداء يوم القيامة؛ براي حضرت ابوالفضل عليهالسلام در نزد خداوند تبارک و تعالي مقام شامخي است که همهي شهيدان در روز قيامت به حال او غبطه ميخورند».
پس از ولادت حضرت قمر بنيهاشم، امالبنين عليهاالسلام قنداقهي او را به دست اميرالمؤمنين عليهالسلام داد. حضرت در گوش راست فرزند اذان، و در گوش چپش اقامه گفت و نام او را به نام عمويش عباس. عباس نام نهاد. ثم قبل يديه و استعبر و بکي. سپس دستهاي او را بوسيد و قطرات اشک به صورت نازنينش جاري شد و فرمود: گويا ميبينم اين دستها «يوم الطف» در کنار شريعهي فرات در راه ياري برادرش حسين عليهالسلام از بدن جدا خواهد شد.
پيشواي ششم شيعيان حضرت امام جعفر صادق عليهالسلام ميفرمايد:
«کان عمنا العباس بن علي نافذ البصيرة، صلب الايمان، جاهد مع ابيعبدالله و ابلي بلاء احسنا، و مضي شهيدا: عموي ما، عباس بن علي عليهماالسلام، بصيرتي نافذ و ايماني استوار داشت. و همراه برادرش اباعبدالله عليهالسلام جهاد کرد و نيکو از امتحان در آمد و به شهادت رسيد».
در زيارت نامهي منسوب به حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف ميخوانيم:
«السلام علي العباس بن اميرالمؤمنين المواسي أخاه بنفسه الآخذ لغده من أمسه الفادي له الواقي الساعي اليه بمائه المقطوعة يداه: سلام بر عباس فرزند اميرمؤمنان عليهماالسلام که جانش را در راه مواسات با برادرش تقديم نمود، دنيايش را در راه تحصيل آخرت صرف کرد و جانش را براي حفاظت از برادرش قرباني ساخت...»
قول معتبر آن است که تولد آن حضرت در تاريخ چهارم شعبان سال 26 هجري قمري رخ داده است.
هنگام ولادت عباس عليهالسلام، حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام، به امالبنين عليهاالسلام فرمود: چه اسمي بر اين طفل گذاردهايد؟ عرض کرد: من در هيچ امري بر شما سبقت نگرفتهام، هر چه خودتان ميل داريد اسم بگذاريد. فرمود: من او را به نام عمويم، عباس، عباس ناميدم.
مورخان نقل ميکنند: در دوران طفوليت حضرت عباس عليهالسلام يک روز اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب عليهالسلام او را در دامان خود گذاشت و آستينهايش را بالا زد و در حاليکه به شدت ميگريست به بوسيدن بازوهاي عباس عليهالسلام پرداخت. امالبنين عليهاالسلام از امام عليهالسلام پرسيد: چرا گريه ميکنيد؟ حضرت فرمود: به اين دو دست نگريستم و آنچه را که بر اينها اتفاق ميافتد به ياد آوردم. امالبنين عليهاالسلام پرسيد: چه بر سر آنها خواهد رفت؟ حضرت با تأثر فراوان فرمود: اين دستها در راه ياري دفاع از برادرش، حسين عليهالسلام قطع خواهد شد. امالبنين عليهاالسلام از اينکه فرزندش فداي سبط گرامي رسول خدا و ريحانهي او خواهد گرديد، خداي را سپاس گفت.
اميرالمؤمنين علي عليهالسلام فرمود: امالبنين، فرزندت عباس عليهالسلام نزد خداي تبارک و تعالي در عوض دو دستش، دو بال به او مرحمت خواهد کرد که با آنها با ملائکه در بهشت پرواز کند، همان گونه که قبلا اين عنايت را به جعفر بن ابيطالب عليهماالسلام نموده است.
حضرت امالبنين عليهاالسلام، هماره فرزندش را به خداوند ميسپرد و اشعاري دربارهاش ميسرود:
اعيذه بالواحد
من عين کل حاسد
قائمهم و القاعد
مسلمهم و الجاحد
صادرهم و الوارد
مولدهم و الوالد
«فرزندم را، از چشم حسودان نشسته و ايستاده، آينده و رونده، مسلمان و منکر، بزرگ و کوچک، و زاده و پدر، در پناه خداوند يکتا قرار ميدهم».
از کنيههاي معروف حضرت عباس عليهالسلام، «ابوالفضل، ابوالقرابه و ابوالقاسم» است.
از القاب معروف حضرت عباس بن علي عليهالسلام: «قمر بنيهاشم - باب الحوائج - طيار - اطلس - الشهيد - العبدالصالح - السقا - سپهسالار - حامي الضعيفه - المستجار - پرچمدار - قهرمان علقمي - حامل اللواء» است.
حضرت عباس عليهالسلام در روز عاشورا به برادران گرامي خود، ميفرمود: «امروز روزي است که بايد بهشت را بگيريم و جان خود را فداي سيد و امام خود نماييم. نيز ميفرمود: اي برادران من، امروز در جاننثاري تقصير نکنيد و کوتاهي ننماييد و چنين خيال نکنيد که حسين عليهالسلام برادر ماست و ما پسران يک پدر هستيم؛ نه چنان است؛ آن بزرگوار امام و سيد و بزرگ و پيشواي ما بوده و حجت خداوند عالميان در روز زمين و فرزند حضرت فاطمهي زهرا عليهاالسلام و نور ديدهي حضرت رسول خدا صلي الله عليه و آله است. چون امام حسين عليهالسلام جان نثاري آن بزرگوار را مشاهده نمود، گريه بر وي مستولي گرديد و فرمود: «اي برادر، خداوند عالميان به تو جزاي خير دهد».