ابودرداء نقل ميکند:
کانَ أميرَالْمُؤمِنينْ عليه السلام اِذا حَضَرَ وَقْتَ الصَّلوةِ تَلَوَّنَ وَ تَزَلْزَلَ فقيل لهُ مالک؟
فيقول:
جاءَ وَقْتُ أمانَةً عَرَضَها اللَّهُ تَعالي عَلَي السَّمواتِ وَ الْأرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أنْ يَحْمِلْنَها وَ حَمَلَها الانْسانُ في صَنْعِفِه فَلا أدْري أُحْسِنُ اِذا ما حَمَلْتُ أم لا؟ [1] .
(آنگاه که وقت نماز ميرسيد، اميرالمؤمنين رنگ چهرهاش دگرگون شده و مضطرب ميشد، به حضرت ميگفتند: چه شده است شما را؟
پاسخ ميداد:
وقت انجام امانتي رسيده است که خداي بزرگ آن را به آسمانها و زمين و کوهها عرضه کرد و آنها نتوانستند آن را بپذيرند، و انسان آن را پذيرفت در حالي که از همه ناتوانتر بود، پس من نميدانم آيا اين امانت سنگين را نيکو برداشتم يا نه؟
پی نوشت ها:
[1] انوار نعمانيّه ص238، -و بحارالانوار ج41 ص24 - 17.