اين محدوده زماني نشانههايي دارد که در اصطلاح «علايم آخِرُالزّمان» خوانده ميشود.
علاوه بر اين اصطلاح رايج، در فرهنگ مسلمانان، اصطلاح مشابه ديگري به نام «اشراطُ الساعَة» وجود دارد. اين اصطلاح که بيشتر نزد اهل سنّت رايج است، به نشانههاي وقوع قيامت اختصاص دارد؛ [1] ولي روايات ذکر شده ذيل اين عنوان، نشان ميدهد که بسياري از نشانههاي آن، همچون نشانههاي آخِرُالزّمان است و ميتوان بسياري از نشانههاي آخِرُالزّمان را نيز نشانههاي قيامت دانست. بخشي از مشخصههاي آخِرُالزّمان عبارت است از:
1) گريز از دين
پيامبر اسلامصلي الله عليه وآله درباره ويژگيهاي انسانهاي اين دوران ميفرمايد:
يَأتِي عَلَي النَّاسِ زَمانٌ... دينُهُم دَراهِمُهُمْ وَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ وَقِبلَتُهُمْ نِساؤُهُمْ يَرکَعُونَ لِلرَّغِيفِ وَيَسْجُدُونَ لِلدِّرْهَمِ حيارَي سُکاري لا مُسلِمينَ وَ لا نَصاري»؛ [2] .
«زماني بر مردم خواهد آمد که درهمهاي آنان دينشان خواهد بود و همت ايشان شکمشان و قبله آنها زنانشان. براي طلا و نقره، رکوع و سجود به جاي ميآورند. آنان همواره در حيرت و مستي خواهند بود. نه بر مذهب مسلمانياند و نه بر مسلک نصراني».
2) دنيا پرستي
رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: «سَيَأتِي عَلَي اُمَّتي زَمَانٌ تَخْبُثُ فِيهِ سَرائرُهُمْ وَتَحْسُنُ فِيهِ عَلانِيَتُهُمْ طَمَعاً فِيالدُّنيا وَلايُريدُونَ بِهِ مَا عِنْدَاللهِ رَبِّهِمْ يَکُونُ دِينُهُمْ رِيَاءً لايُخالِطُهُم خَوفٌ يَعُمُّهُمُ اللّهُ مِنْهُ بِعِقابٍ فَيَدعُونَهُدُعَاءَالغَرِيقِ فَلايَستَجِيبُ لَهُمْ»؛ [3] .
«زماني بر امت من ميآيد که در آن زمان، درونهاي مردم پليد ميشود؛ ولي ظواهرشان به طمع مال دنيا آراسته ميگردد، به آنچه در پيشگاه خداوند هست، دل نميبندند. کارشان ريا و تظاهر است. خوف از خدا به دلشان راه نيابد و خداوند آنان را به عذابي فراگير دچار سازد. آنها چون غريق، خداوند را ميخوانند؛ ولي او دعايشان را مستجاب نميکند».
3) آزمايشهاي بزرگ
يکي ديگر از ويژگيهاي اين دوران امتحاناتي است که انسانها در آن پشت سر ميگذارند. با اين آزمونها، مردم به دو گروه تقسيم ميشوند: موفقها و ناموفقها.
دراينبارهپيامبرگراميصلي الله عليه وآله به حضرت عليعليه السلام ميفرمايد: «يا عَليُّ اَعجَبُ النَّاسِ اِيماناًوَاَعْظَمُهُمْ يَقيناً قَوْمٌ يَکُونُونَ فِي آخِرِالزَّمانِ لَمْ يَلْحَقُوا النَبِيَّ وَحُجِبَ عَنْهُم الحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوادٍ عَلَي بَيَاضٍ...»؛ [4] .
«اي علي! بدان شگفت آورترين مردم در ايمان و بزرگترين آنان در يقين مردمي هستند که در آخِرُالزّمان - با آنکه پيامبر خود را نديدند و از امام خود محجوباند - به نوشته که خطي سياه بر صفحهاي سپيد است، ايمان ميآورند».
پی نوشت ها:
[1] ر.ک: متقي هندي، کنزالعمال، ج 25335 و9؛ ابن جرير طبري، جامعالبيان، ج 26، ص 69؛ جصاص، احکامالقرآن، ج 2، ص 244؛ ابن جوزي، زادالمسير، ج 8، ص 291.
[2] محدث نوري، مستدرک الوسائل، ج 11، ص 379، ح 13305؛ ر.ک: صحيح مسلم، ج 1، ص 131.
[3] شيخ کليني، الکافي، ج 8، ص 306، ح 476؛ ر.ک: شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 253.
[4] شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج4، ص366؛ کمالالدين، ج1، ص288، باب 25، ح8.