بخش پنجم : حكومت «شهاب» و ظهور «امام موسي صدر»
ژنرال «فواد شهاب» هنگام بحران 1958 سمت فرماندهي ارتش لبنان را داشت و در خلال اين جنگ داخلي (جنگ سال 1958، يعني جنگ ميان مسلمانان و مسيحيان) ، موضع بيطرفانه اي اتخاذ كرد . لذا بسياري از مردم لبنان به او به ديده يك نامزد ملي و وحدت بخش براي جانشيني «كاميل شمعون» در پست رياست جمهوري كشور مينگريستند . او به دليل وارد نشدن در جنگ داخلي ، وحدت و يكپارچگي ارتش لبنان را حفظ كرده بودند .
فواد شهاب پس از انتخاب به سمت رياست جمهوري در سپتامبر 1958 ، طرح آينده نگرانهاي را با هدف تقويت و تثبيت اين كشور ضعيف و تفكيك شده ، ارائه داد . شهاب تلاش كرد تا دولتي قدرتمند و مؤثر برپا دارد كه قدرت و حاكميت خود را بر سراسر قلمرو جغرافيايي لبنان بگستراند و بر همه امور كشور نظارت داشته باشد . مردم لبنان كه عادتكرده بودند به دولت خود به عنوان ائتلافي ضعيف و شكننده ميان سياستمداراني كه هر يك براي تقويت موقعيت شخصي خود تلاش ميكرد ، بنگرند شاهد نوع ديگري از حكومت مركزي بودند كه سعي داشت از خط مشي «اجراي اولويتهاي ملي» پيروي كند و براي قشرهايي كه در گذشته مورد بيتوجهي واقع شده بودند ، رفاه و آسايش ايجاد كند .
بديهي بود كه آسايش شيعيان جنوب و بقاع و نيز اهل سنت شمال لبنان به عنوان يكي از مهمترين و مركزي ترين اهداف سياست نوين درآيد . در اين زمينه ، عدم شركت شيعيان در جنگ داخلي ، انگيزهاي شد براي سياستي كه فواد شهاب در مورد مناطق شيعه نشين اعمال كرد . عدم شركت شيعيان در جنگ داخلي به اين معنا بود كه طايفه شيعه لبنان خواستار حفظ چارچوب سياسي كشور است . لذا براي حفظ اين موضعگيري كه ممكن بود در اثر فشارهاي داخلي يا انگيزههاي خارجي تغيير كند ، بايد حداقل امكانات در اختيار آنان قرار ميگرفت تا به نظام سياسي موجود وفادار بمانند و از دولت لبنان حمايتكنند .
بر اين اساس ، در دوران رياست جمهوري شهاب ، وزارتخانه «رشد و توسعه اجتماعي» ايجاد و در استانهاي مختلف لبنان ، ادارات رشد و توسعه تأسيس شد . بدينترتيب ، تعدادي از روستاهاي شيعه نشين داراي آب آشاميدني ، برق ، جادههاي ارتباطاتي و مدرسه شدند و پروژههاي آبياري در آن مناطق به اجرا درآمد .
در اثر اين اقدامات ، دولتلبنان با شيعيان حاشيه نشين ارتباط برقرار كرد . ولي اين امر همانند شمشير دو لبه بود ، زيرا شيعيان متوجه اين حقيقت شدند كه به همان اندازه كه بيروت پيشرفته كرده ،روستاهاي آنها عقب مانده است . بدين ترتيب ، مهاجرت آنان به سمت بيروت كه پيش از 1958 آغاز شده بود ، با روند سريعتري ادامه پيدا كرد . با آغاز دهه 60 ميلادي ، جريانمهاجرت شيعيان به پايتخت شدت يافت و شهر بيروت در كنار جنوب لبنان و بقاع ، به يكي از مراكز شيعه نشين تبديل شد .
در كنار اين تحولات داخلي ، در سوريه يك رژيم بعثي و تندرو با گرايش مليگرايانه عربي و ايدئولوژي سوسياليستي ، قدرت را در دست گرفت . به موازات اين تحول خارجي ، يك چارچوب سياسي نوين در لبنان در حال شكلگيري بود كه تا آن زمان آشكار نشده بود . اين چارچوب جديد عبارت بود از «جريان چپ» در لبنان .
در اين جريان ، بعثيها ،كمونيستها ، سوسياليستها و ناصريستها با گرايشهاي مختلف ، ضمن همكاري با تعدادي از رهبران لبناني مخالف دولت و در رأس آنان «كمال جنبلاط» ، خود را در صحنه سياسي لبنان مطرح كردند . كمال جنبلاط در پاييز 1965 ، پايههاي سازماندهي نيروهاي مختلف چپ گراي لبنان را وضع كرد . عامل مشترك ميان همه اين گروهها ، تمايل برايتغيير «وضع موجود» در كشور لبنان بود . در اين خصوص ميتوان گفت فواد شهاب هنگامي كه اجراي طرحهاي خود در زمينه نوگرايي و توسعه را آغاز كرد ، ميدانست كه واقعيتهاي جامعه لبنان از طرحها و پروژههاي وي قدرت بيشتري دارند .
با خاتمه يافتن دوران رياست جمهوري فواد شهاب ، لبنان وارد مرحلة بحران بزرگ رويارويي مارونيها با فلسطينيها شد كه انفجار نهايي آن در دهه 70 بود . از سوي ديگر ، شيعيان نتوانستند روند تغييراتي را كه در ميان صفوف آنان به وجود آمده بود ، كنترل كنند ، بلكه به آن بي توجه شدند و آن را به درستي هدايت نكردند .
در خصوص اين تعلل ، سه دليل عمده را ميتوان برشمرد :
1- نقش رهبران سنتي شيعيان (طبقه زميندار) تنها به مناطق سنتي شيعه نشين منحصر شده بود . در واقع ، اين رهبران نتوانستند خود را به عنوان رهبر شيعيان مهاجري كه در شهرهاي بزرگ به ويژه بيروت سكني گزيده بودند ، مطرح كنند . اين مهاجران از محيط طبيعي و نيز از ريشههاي اجتماعي خود دور و در مناطقي ساكن شدند كه نوع زندگي آنها با مناطق سنتي سكونت شيعيان تفاوت ريشهاي داشت .
بدين ترتيب ، اين شيعيان «ريشه كن شده» به طعمههاي قابل دسترسي برايجريان هاي سياسي نوين شكل گرفته در شهرهاي بزرگ به ويژه جريانهاي چپ گرا تبديل شدند . چپ گرايان لبناني از نيمههاي دهه 60 براي نفوذ به مجامع شيعيان مهاجر به شهرها به ويژه در بيروت ، تلاشهاي فراواني كردند . اين جريانها ، شيعيان را نه به عنوان شيعه بلكه به عنوان افرادي ستمديده خطاب ميكردند كه مبارزاتشان ميبايست در كنار مبارزات همه ستمديدگان لبناني كه بيشتر آنها مسلمان و تحت ظلم و ستم رژيم بودند ، قرار گيرد .
در نتيجه ، شيعيان مهاجر به علت فقدان رهبري قوي و شناخته شده ، به آساني جذب شعارهاي راديكال چپ گرايان شدند . با اين حال ، رهبران سنتي شيعه هيچ عكسالعملي نسبت به اين مسئله نشان ندادند . هزاران نفر از جوانان شيعه به احزاب و سازمانهاي چپگراي لبناني پيوستند ، اما تعداد انگشت شماري از آنان به كادر رهبري اين احزاب و سازمانها راه يافتند و همين تعداد نيز به عنوان نمايندگان شيعي رفتار و از منافع ساير شيعيان دفاع نكردند .
2- جريان چپ گراي لبنان از طريق همكاري نزديك با برخي كشورهاي عربي از جمله مصر (ناصر) ، سوريه ، عراق ، الجزاير و ليبي مورد حمايت و پشتيباني قرار گرفت . اين نوع حمايتها يكي از نقاط ضعف طايفه لبنان را بر ملا ساخت كه هيچ حامي خارجي نداشت . در اين زمينه ، كشور ايران تنها كشور شيعي در جهان بود كه سياست خارجي آن در دوران شاه ، مبتني بر حمايت از وضع موجود در لبنان بود و قصد همكاري با اقليتهايشيعه در خارج از ايران را نداشت .
3- تأثير فلسطينيها بر رشد و تقويت نقش جريان چپ در لبنان بسيار بارز و چشمگير بود . در اين مورد نيز شيعيان دچار مشكل خاصي شدند ، زيرا جناح هايفلسطيني سني مذهب بودند . اين امر برقراري روابط شيعيان لبنان با جناحهاي فلسطيني را بسيار دشوار ميكرد ، در حالیكه بسياري از گروههاي لبناني سني مذهب با سازمانهاي فلسطيني روابط ثابت و محكمي برقرار كردند . سازمانهاي فلسطيني نيز در زمينه تقويت اين گروهها ، از جمله تأمين بخشي از بودجه آنان و نيز تأمين كمك هاينظامي و گسترش عقايد ايدئولوژيك خود در ميان آنان نقش بسزايي ايفا كردند .
بدين ترتيب ، شيعيان لبنان در نيمههاي دهه 60 ميلادي ، خود را بار ديگر نسبت به ساير طوايف لبناني بسيار عقب مانده يافتند ، به ويژه كه در اين دوره جوانان شيعه نقش«سياهي لشكر» را براي احزاب و سازمانهاي چپگرا ايفا ميكردند . ولي اين بار «سيد موسي صدر» وارد صحنه شد و به همراه وي ، مرحله جديد و پراهميتي در تاريخ شيعيانلبنان آغاز گرديد .
چند نکته:
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• نظرات تکراری و تبلیغاتی(به جز وبلاگ ها) تائید نمی شوند و امتیازی هم به آنها تعلق نخواهد گرفت.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.