گویی شتر داغ می کردند
شیخ عباس قمی به دلیل نفس پاکی که داشت، بعضی وقت ها از دیده ی باطن بینی برخوردار می شد و امور برزخی را حس می کرد. خود او در این باره حکایتی نقل می کند که شنیدنی است. خطاب به یکی از دوستانش گفته است:
ـ زمانی که در نجف اشرف بودم، بعضی پنج شنبه ها به قبرستان وادی السلام می رفتم تا فاتحه ای برای مردگان بخوانم. یکی از پنج شنبه ها، همراه دوستم حاج آقا محمد، طبق معمول به وادی السلام رفتم. پس از آن که داخل قبرستان شدم، صدای بسیار هولناکی شنیدم؛ گویی شتر داغ می کردند و آن شتر با تمام توان نعره می کشید. به حاج آقا محمد گفتم: «شما صدایی شنیدی؟»
او پاسخ داد: «نخیر؛ من هیچ صدایی نشنیدم»
در همان حال که در قبرستان قدم می زدیم، دیدیم جنازه ای را دفن می کنند. نزدیک جنازه رفتم و دیدم صدا از داخل قبری است که جنازه را در آن گذاشته اند.
کسانی که جنازه را دفن می کردند، اصلاً متوجه صدا نبودند. از آنها درباره ی هویت شخص مرده سؤال کردم. بعد از آن که او را معرفی کردند، فهمیدم که او یکی از اشراف نجف بوده و همواره به مردم آزار می رسانده است.
به جهت ترویج فرهنگ اسلامی و معرفتی ، استفاده از کلیه ابزارها ، قالبها ، مقالات و محتویات چندرسانه ای (صدا و تصویر) به جز برای موارد تجاری بلامانع است .
کپی برداری و حذف کپی رایت از آواتارها، ابزارهای وبلاگی (کد و گرافیک) و قالبهای پایگاه جامع عاشورا شرعا حرام و قابل پیگرد قضایی است.
Copyright © 2014 / 1393 Ashoora.ir
چند نکته:
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• نظرات تکراری و تبلیغاتی(به جز وبلاگ ها) تائید نمی شوند و امتیازی هم به آنها تعلق نخواهد گرفت.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.