وفای سگ
شبلی گفت: تصوف از سگی آموختم که وقتی بر در سرایی خفته بود، خداوند سرای بیرون آمد و آن سگ را می راند و سگ دگر باره باز می آمد.
شبلی (با خود) گفت: این سگ چه خسیس است! وی را می راند و همچنان باز می آید.
جوابی به نظرش آمد که گویا آن سگ گفت: ای شیخ! کجا روم که خداوندم اوست.
نمک شناسی
یک شب لوطی های محلی از محله های اصفهان دور یک حاجی مؤمنی را گرفتند و گفتند: امشب می خواهیم به خانة تو بیاییم و مرتب برایش مزاحمت ایجاد می کردند و ناچار شد به مرحوم مجلسی پناه ببرد و گرفتاری اش را ذکر کند. مجلسی گفت: بگو بیایند، من هم می آیم.
مرحوم مجلسی قبل از این که لوطی ها بیایند وارد مجلس شد، سپس آن ها آمدند و چون مجلسی را دیدند گفتند: با بودن او نمی شود کاری کرد و پیش خود فكر کردند حرفی بزنند که مجلسی قهر کند و برود تا آزاد باشند.
یکی از آنها گفت: آقا! مگر راه و روش ما لوطی ها چه عیبی دارد که به ما اعتراض می کنند.
مرحوم مجلسی گفت: چه خوبی در شما هست که آن را مدح کنیم.
گفتند: هزاران عیب داریم؛ اما نمک شناسیم. اگر نمک کسی را خوردیم تا آخر عمر به او خیانت نمی کنیم.
مجلسی گفت: این صفت خوبی است؛ ولی آن را در شما نمی بینم.
لوطی گفت: در این اصفهان از هر کس می خواهید بپرسید: ما نمک هر کسی را خوردیم به او بد نکردیم.
مجلسی گفت: من خودم گواهی می دهم که شما نمک به حرام هستید.
با خدای خود چه می کنید! آی نمک خداخورده ها و نمک دان شکن ها! این همه نعمت خدا را خوردید و این همه سرکشی کردید و از هوای نفس پیروی کردید.
این کلمه در آنها اثر کرد و سر خجلت به زیر انداختند و سخنی نگفتند.
لوطی ها صبح اول وقت به منزل مجلسی رفتند و گفتند: ما را توبه بده و توبه کردند.
به جهت ترویج فرهنگ اسلامی و معرفتی ، استفاده از کلیه ابزارها ، قالبها ، مقالات و محتویات چندرسانه ای (صدا و تصویر) به جز برای موارد تجاری بلامانع است .
کپی برداری و حذف کپی رایت از آواتارها، ابزارهای وبلاگی (کد و گرافیک) و قالبهای پایگاه جامع عاشورا شرعا حرام و قابل پیگرد قضایی است.
Copyright © 2014 / 1393 Ashoora.ir
چند نکته:
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• نظرات تکراری و تبلیغاتی(به جز وبلاگ ها) تائید نمی شوند و امتیازی هم به آنها تعلق نخواهد گرفت.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.