لطف خدا به بنده ناسپاس
روزی حضرت موسی علیه السلام برای مناجات به کوه طور می رفت، کافری به او گفت: موسی! کجا می روی؟
حضرت علیه السلام فرمود: برای مناجات خدا به کوه طور می روم.
گفت: موسی! به خدای خودت بگو که مرا از خدایی تو ننگ و عار آید و اگر روزی دهندة من هستی مرا به روزی تو احتیاج نیست.
موسی علیه السلام از گفته او پریشان شد و به جانب کوه طور روانه گشت، بعد از مناجات از جانب خدا خطاب رسید: ای موسی! چرا پیغام بندة مرا نرساندی؟
موسی علیه السلام عرض کرد: خداوندا! خودت می دانی چه گفت. خطاب آمد: ای موسی! به او بگو اگر تو از خدایی ما ننگ و عار داری ما از این که تو بندة ما هستی ننگ و عار نداریم، تو اگر ما را نخواهی، من روزی تو را به تو می رسانم.
وقتی آن مرد پیغام خدا را شنید، سر به فکر فرو برد و عرض کرد: ای موسی! بزرگ پادشاهی است؛ کریم بنده نوازی است؛ ای دریغ از من که عمر خود را ضایع کردم و به بطالت گذراندم! ای موسی! دینت را بر من عرضه کن و موسی علیه السلام چنین کرد. او کلمة توحید و شهادت را بر زبان جاری کرد و به سجده افتاد و در همان حال، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
به جهت ترویج فرهنگ اسلامی و معرفتی ، استفاده از کلیه ابزارها ، قالبها ، مقالات و محتویات چندرسانه ای (صدا و تصویر) به جز برای موارد تجاری بلامانع است .
کپی برداری و حذف کپی رایت از آواتارها، ابزارهای وبلاگی (کد و گرافیک) و قالبهای پایگاه جامع عاشورا شرعا حرام و قابل پیگرد قضایی است.
Copyright © 2014 / 1393 Ashoora.ir
چند نکته:
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• نظرات تکراری و تبلیغاتی(به جز وبلاگ ها) تائید نمی شوند و امتیازی هم به آنها تعلق نخواهد گرفت.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.